فسادی از سالها پیش تاکنون/هفته سر جایش میماند! /الماس درخشان ایران را ارزان نفروشیم – تابناک
[ad_1]
من گزارش میدم “تابناک” روزنامه های امروز پنجشنبه 27 اردیبهشت تا زمانی که چاپ و منتشر شد وام های مشکل دار آقای شهردار، روز نکبت صهیونیست ها سالگرد روز نکبت، رفع ابهامات هسته ای و سرپیچی بی سابقه از ممنوعیت های ایالات متحده و سهم انحصاری تولیدکنندگان داخلی در قیمت های گزاف لوازم خانگی در صفحه اول روزنامه های امروز منتشر شده است.
برخی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشر شده در روزنامه های امروز به شرح زیر است:
هفته سر جای خود باقی می ماند!
روزنامه یک پیشگویی در شماره امروز با عنوان هفته سر جای خود می ماند! نوشت: نمی توان انکار کرد که جدی گرفتن پیامدهای فرهنگی تصمیمات اقتصادی و اجتماعی امری بسیار مبارک است. این وظیفه فعالان و اندیشمندان فرهنگی است که نسبت به مرزهای فرهنگ حساس باشند. این حساسیت لزوماً به نقدهای دقیق و درست ختم نمی شود، بلکه اصل حساسیت در این موارد صحیح است.
یکی از موضوعاتی که اخیراً به جنبه های فرهنگی آن توجه ویژه ای شده است، تعطیلی روزهای شنبه به جای پنجشنبه ها است. باید دانست که پشت همه این انتقادات که گاه جای تأمل دارد، احساسی نهفته است که مضر است و آن ترس از تغییر چیزی است که به آن عادت کرده ایم. اعتقاد بر این است که برخی از انتقادات ناشی از این احساس است و نه لزوماً از عقل محض. صرف نظر از اینکه آیا انتقاداتی علیه تعطیلی سبت وجود دارد یا خیر، باید دانست که اگر ریشه انتقاد ما ترس از تغییر است، با سنت گراهایی که مخالف تمام مظاهر تمدن مدرن غربی بودند، تفاوت چندانی نداریم. برخی از ایراداتی که به این طرح وارد می شود، شباهت آن به طرح یهودی، مغشوش بودن منطق کلامی تقویم هفتگی و استراحت سه روزه آخر هفته است. در مورد اول باید توجه داشت که تعطیل شدن روز سبت کاملاً نسبی است نه تعطیل مطلق و به همین دلیل شباهتی به تعطیل روز سبت در دین یهود ندارد. در مورد دوم، این تعطیلات ترتیب هفته را تغییر نمی دهد، زیرا پایان هفته واقعی هنوز جمعه و روز هفتم هفته است. با این حال، اگر جرات پذیرش تغییر را نداشته باشیم، به اشتباه ادامه می دهیم و از اصول نقد منطقی دور می شویم. این شجاعت را باید از کسانی آموخت که دانش و درایت آنها را به خلاقیت ناب و بی حد و حصر رسانده است، علمایی چون آیت الله جوادی آملی که در جمله ای کوتاه و قانع کننده می فرمایند: «هدف از تعطیلی سبّات، مخالف بودن نیست. اما برای تعامل با آنها.”
فساد از سالهای پیش تا کنون
فریدون حسن در یادداشتی در شماره امروز جوان وی تحت عنوان فساد نوشت: روشن شدن ابعاد پرونده فساد در فوتبال و اعلام اسامی افرادی که قدم هایشان در این فساد مشهود است فاجعه تمام عیار است. اگرچه فدراسیون فوتبال تمام تلاش خود را می کند تا همه را متقاعد کند که این پرونده مربوط به دو سال پیش و باشگاه مس رفسنجان است، اما وقتی نام رئیس کمیسیون داوران فدراسیون فوتبال و رئیس سازمان لیگ فوتبال به میان می آید. پس باید نگران باشیم
ماجرا وقتی حساستر میشود که اعلام میشود این دو به همراه نفر سومی که نامش فاش شده است، باید پستهای خود را ترک کنند یا حذف شوند، یعنی فسادی که میگویند دو سال پیش است، همچنان ادامه دارد. طبیعتاً زمانی که آنها دو سال بر سر کار بودند، فساد همچنان ادامه داشت.
بیایید صریح صحبت کنیم؛ وقتی خداداد افشاریان رئیس کمیسیون قضایی متهم به فساد می شود یعنی باید آرایش همه قضات را زیر سوال ببرید. همچنین وقتی سهیل مهدی رئیس سازمان لیگ متهم به فساد می شود به این معناست که کل برنامه ریزی لیگ باید زیر سوال رود. این دقیقا همان چیزی است که رسانه های صحیح سال ها فریاد می زنند اما متهم به سیاه نمایی هستند. این همان فسادی است که سر تا پا فوتبال را فراگرفته است و بی دلیل نیست که با کمی تحقیق می توان پای دیگران ریز و درشت را به آن کشاند.
در این میان باید به این نکته نیز اشاره کرد که با وجود سروصدایی که به راه افتاده، ماجرا به چند نفر و یک خفاش و یک صندوق قدیمی ختم نمی شود. فساد فوتبال موضوعی است که به تازگی بر سر زبان ها افتاده است، بخش کوچکی که دو مسئول اصلی فوتبال کشور را زیر سوال برده و برکنار کرده است و همانطور که گفته شد بررسی بیشتر در این زمینه مطمئنا به نتایج جالب تر و البته ناگوارتری خواهد رسید. این منجر به. بنابراین در سر و صدا همه چیز را نباید فراموش کرد و مفسد به راحتی از مسئولیت فرار می کنند.
براساس شایعات، مجموع مبالغی که حداقل سه باشگاه فوتبال ایران به «چند مدیر فدراسیون فوتبال ایران، تعدادی داور لیگ برتر و بیش از پنج خبرنگار» پرداخت کرده اند، ۷ میلیون دلار است و برخلاف ادعای مدیران شرکت مس و فدراسیون فوتبال. ، «فساد مالی» مذکور نه تنها مربوط به سال 1400 است، بلکه تا فروردین 1403 و فصل جاری لیگ برتر ایران نیز کشیده شده است. این سطح از فساد در نوع خود نادر است. فسادی که امیدواریم مسئولان مربوطه یک بار برای همیشه با قاطعیت با آن برخورد کنند. فسادی که امیدواریم پرونده آن به سرنوشت پرونده های دیگری مانند «ویلموتس گیت» و «اینهمه دریافتی فوتبالیست ها» دچار نشود که رسوایی فوتبال از پشت بام افتاد و همه آن را شنیدند، پس جایی برای از خود راضی و بی توجهی نیست زیرا این مورد نیاز به اقدامات قاطع است.
الماس های پر زرق و برق ایران را ارزان نفروشید
محمدصادق جانصافات در یادداشتی در شماره امروز دنیای صنعت الماس درخشان ایران را ارزان نفروشید نوشت: سیاستمداران ایرانی از آغاز تاریخ تا به امروز و به ویژه در قرن اخیر، درک نادرستی از جهان داشته اند و بر اساس همین درک غلط برای خود این تصور را ایجاد کرده اند که این تصورات غیرواقعی بافته شده از ابریشم رویاها آسیب جدی به جامعه وارد می کند. کسب و کار و معیشت امروز و فردای ایرانیان
یکی از زیانبارترین تصورات سیاستمداران ایرانی این است و این است که شهروندان جهانی تا زمانی که جمهوری اسلامی همه مشکلات خود را در فکر، سیاست داخلی و خارجی حل نکند، سکوت می کنند، سپس با هم حرکت می کنند تا از آنها بهره ببرند و سپس با هم به سمت پیشرفت حرکت کنند. مزیت طبیعت معلوم نیست این اندیشه غلط و بسیار مضر از کجا به ذهن ایرانیان حاکم راه یافته است، اما عینی است و در عمل می بینیم که متأسفانه رفتار خاصی برای سوء استفاده از ایران با تأخیر انجام می شود. یک مثال عینی، سرمایه گذاری کم در بهره برداری از چاه های مشترک نفت و گاز و استفاده از این منابع توسط دیگران است.
نمونه دیگر در این زمینه فراموشی تاریخی در خصوص بهره برداری از الماس درخشان ایران در شرق کشور است. سیاستمداران ایرانی چندین دهه از اجرای طرحهایی که برای توسعه چابهار و مکران تدارک دیده شده بود غفلت کردند و فکر میکردند در فرصتی که پیش بیاید از این منطقه برای توسعه استفاده کنند. پس از آنکه چین طمع و باهوش به همراه رهبران احزاب پاکستانی توسعه بندر گوادر را به جایی رساندند که شاید ایران هرگز نتواند همان کارایی را که در ذهن داشت از چابهار بگیرد. آیا پاکستان و چین در همان سطح ایران ماندند؟ آیا کشور کوچک قطر همسایه ایران شد تا ایران بتواند از نظر تامین سرمایه و تولید گاز از پارس جنوبی به پای آن کشور برسد یا زودتر و سریعتر شروع کرد و بازارهای جهانی را فتح کرد؟ آیا سرمایه داران آمریکایی منتظر بودند تا ایران به فناوری مدرن استخراج و تولید نفت برسد، سپس با فناوری مدرن و کارآمد نفت را از شن ها استخراج کرده و تولید خود را به بالاترین سطح تولید جهانی برساند؟ شما می توانید از این قبیل مثال ها زیاد بزنید و غمگین شوید، اما چه فایده؟
اکنون که رهبری هند به این نتیجه رسیده اند که بندر چابهار باید برای توسعه تجارت با آسیای مرکزی و روسیه توسعه یابد، ما نباید الماس درخشان را به قیمت ارزان به ایران بفروشیم. در کنار هند باید از دیگر کشورهای جهان نیز بخواهیم در این منطقه درخشان سرمایه گذاری کنند.
[ad_2]