5 واقعیت درباره جلیلی، قالیباف و پزشکیان/ اجماع یا رقابت؟
[ad_1]
من گزارش میدم خبرگزاری تسنیمانتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، مانند برخی از انتخابات گذشته، با ابهامات مهمی مواجه است. مخصوصاً این بار به نظر می رسد که بحث نظرسنجی ها در جریان است و واقعی و ساختگی آن متاثر از نگاه ها و فضای سیاسی است. به همین دلیل است که این بار نظرسنجی مراکز معتبری چون صداوسیما، ایسپا و دانشگاه تهران به راحتی در دسترس دیگران نیست و یا حتی نسخه های جعلی زیادی از آنها منتشر می شود. سوالی که تحلیل را برای برخی سخت کرده است.
سوال مهمی که این روزها پیش روی برخی اصولگرایان است این است که آیا یکی از آقایان جلیلی و کلیباف باید به نفع دیگری کناره گیری کند یا خیر؟ وقتی یک دسته از نظرسنجی های جعلی و واقعی یکی از این دو را در صدر قرار می دهند، پیچیده تر می شود! گویی هر نظرسنجی در کشورهای مختلف انجام می شود. در هر یک از این نظرسنجی های واقعی و البته جعلی، آقای مزیکیان موضع متفاوتی دارد. برای برخی اول و برای برخی دوم و برای برخی سوم است! یعنی تعجبی ندارد که چندین نظرسنجی از یک مرکز به شکل دستکاری شده دریافت کنید که اول آقای کلیباف، دوم آقای جلیلی و نفر سوم پزشکان!
اختلافات در مورد آنچه تاکنون انجام شده است معمولاً بیهوده است و نه تنها به راه حل نمی انجامد، بلکه منجر به اختلافات آشتی ناپذیر می شود. اما به طور کلی و بدون در نظر گرفتن علایق یکی از کاندیداها، می توان چند سوال خاص را در 5 بند فهرست کرد. حالا این کاندیداها و مسئولانشان چه تصمیمی می گیرند به خودشان است!
1- قاطعانه است که در حال حاضر و با توجه به همه بررسی های جامعه شناختی، احتمال برگزاری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری «فعلا» بسیار زیاد است. البته ممکن است در این هفته پایانی هم مانند برخی از انتخابات دیگر اتفاقاتی بیفتد، اما در حال حاضر در هر صورت، دور دوم انتخابات بسیار محتمل است.
2- برای برخی از اصولگرایان و به ویژه ستاد انتخاباتی، مانند سال 92، ذهنیتی کاملاً مشکوک وجود دارد که می گوید آقای جلیلی و کلیباف به دور دوم می روند و عهدی الحسنی برای اصولگرایان وجود دارد! یعنی در دوره دوم آقای جلیلی رئیس جمهور شود یا آقای کلیباف فرقی نمی کند. بنابراین اساسا شرایط به گونه ای نیست که به گزینه ها و احتمالات دیگری مانند رای دادن به آقای دکتر فکر کنیم. بر اساس مطالعات انجام شده، این ذهنیت دقیق نیست. هیچ چیز قابل پیش بینی نیست، اما دست کم گرفتن احتمال اینکه پزشکان برای دور دوم بروند، به تجزیه و تحلیل واقعی مربوط نمی شود.
3- اگر انتخابات به دور دوم برود، روندها، تحلیل ها و تجربیات انتخابات گذشته نشان می دهد که کارکنان و حامیان آقای مزیکیان امیدوارتر شده و احتمال رای دادن ایشان را جدی تری بررسی خواهند کرد. البته بسته به اینکه کدام یک از آقایان جلیلی یا کلیباف به دور دوم بروند، این احتمال متفاوت است. اما یک چیز ثابت است و آن این است که شانس آقای مدژیکیان افزایش می یابد. از آنجایی که آقای احمدی نژاد در دور اول انتخابات سال 84 در رقابت با آقای هاشمی مقام دوم را کسب کرد و به دور دوم رفت. اما در دور دوم از آقای هاشمی گذشت و به پاستور رفت.
4- روندها و بسیاری از نظرسنجی ها نشان می دهد که اگر اصولگرایان بتوانند در دور اول ظرفیت خود را روی یک نامزد متمرکز کنند، احتمال پیروزی آنها در همان دور اول زیاد است. به طور قطع نمی توان چیزی گفت، اما به هر حال تعداد و تعداد نظرسنجی ها چنین احتمالی را تقویت می کند.
5- تصمیم گیری برای رسیدن به یک روند قابل قبول بین نامزدهای اصولگرا پیچیده نیست. علم نظرسنجی در ایران قدرتمند و مؤسسات مذکور مؤسساتی قابل اعتماد و آزمایش شده هستند. روش علمی نیز در این زمینه پاسخگو است و می تواند اختلافات را حل کند. بنابراین نامزدهای این جریان می توانند با توافق بر سر روشی مناسب برای رسیدن به تصمیم نهایی نزدیک ترین مسیر را برای پیروزی طی کنند.
قاعدتاً در این موضوع باید دو عنصر را در نظر گرفت; اولی تعداد آرای هر کاندیدا و دوم اینکه در صورت انصراف هر نامزدی، رای آنها به کدام نامزد دیگر می رسد.
اما تقریباً قطعی است که دور دوم به نفع پزشکان خواهد بود و در دور اول فرصتی برای پیروزی یک نامزد اصولگرای اجماع وجود دارد. بنابراین، همه چیز به این بستگی دارد که آیا آنها به روندها توجه می کنند یا کار بیشتری را به شانس واگذار می کنند.
به هر حال به نظر می رسد جریان انقلابی در حال گذراندن آزمون مهمی است و از سوی دیگر از نامزدهای خود گرفته تا خبرگان خود سعی دارند در میزگردها و مناظره ها همه را در صحنه نگه دارند. آنها احتمالاً معتقدند که حضور همه به معنای شکست همه خواهد بود.
انتهای پیام/
[ad_2]